موزهٔ هنرهای معاصر تهران یکی از مهمترین موزههای شهر تهران است. این موزه در سال ۱۳۵۶ خورشیدی (۱۳ اکتبر ۱۹۷۷ میلادی) به کوشش و ابتکار کامران دیبا و با پشتیبانی شهبانو فرح پهلوی، ملکهٔ همسر محمدرضا پهلوی، در گوشه غربی پارک لاله و در زمینی به مساحت ۲٬۰۰۰ متر مربع (به جز باغ تندیسها) بنا شد. بنای این موزه توسط دیبا و با الهام از بادگیرهای ایرانی طراحی شده است. در حال حاضر این مؤسسه یکی از واحدهای معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. این موزه در خارج از ایران با عنوان «TMoCA» (برگرفته از سرواژگان عبارت «Tehran Museum of Contemporary Art») شناخته میشود
در دههٔ ۱۹۷۰ میلادی، درآمدهای نفتی سرشار حکومت شاهنشاهی ایران اجازهٔ خرید آثار هنری معتبر بینالمللی را به ایران میداد. در این هنگام خریدهای صورت گرفته توسط حکومت و نیز نیاز هنرمندان نوگرای ایرانی به داشتن فضایی برای ارائه آثار خود منجر به شکلگیری ایدهٔ ساخت موزهٔ هنرهای معاصر تهران شد. اندک زمانی پس از گشایش موزه، رویداد انقلاب ۱۳۵۷ ایران و پس از آن جنگ ایران و عراق باعث شدند تا سیاستهای نوگرای موزه تا سالها جای خود را به سیاستهای محافظهکارانه و همسو با هنر انقلابی دهد. روی کار آمدن محمد خاتمی در ایران اما باعث بازتر شدن فضا در این موزه و نمایش دوبارهٔ آثار هنرمندان نوگرای غربی و ایرانی شد.
این موزه شامل جامعترین و مهمترین گنجینههای هنر مدرن از پس از جنگ جهانی دوم تا پیش از دههٔ ۸۰ میلادی در خارج از اروپا و آمریکای شمالی است که شامل کارهای مهمی از جنبشهای هیجاننمایی انتزاعی، پاپ آرت، مینیمالیسم، مفهومی، و فوتورئالیسم میشود.۲ ارزش آثار موزه در حدود ۲٫۵ میلیارد دلار برآورد میشود. بیشتر این آثار در دههٔ ۱۹۷۰ میلادی و با نظارت فرح پهلوی خریداری شدهاند، اما پس از انقلاب، بعضی از آثار ارزشمند موزه در زیرزمین آن انبار شدند و به نمایش درنیامدند. در سال ۲۰۰۵ برای نخستین بار نمایشگاهی از گنجینهٔ موزه برگزار گردید که توجه علاقهمندان را به خود جلب نمود. از جمله آثار موزه میتوان به کارهای بسیار شاخصی از گوگن، رنوار، پیکاسو، ماگریت، ارنست، پولاک، وارهول، لِویت، و جاکومتی اشاره کرد. مجموعه بسیار مهمی از هنر معاصر ایران نیز از جمله داراییهای این موزه است.
محتویات نهفتن
۱ تاریخچه
۱.۱ در جریان انقلاب
۱.۲ پس از انقلاب
۲ معماری
۳ امکانات موزه
۳.۱ کتابخانهٔ تخصصی
۳.۲ بخشهای جنبی
۴ مجموعهٔ آثار هنری
۴.۱ آثار باغ تندیس
۴.۲ گنجینه
۵ همکاری با دیگر بنیادهای فرهنگی
۶ بازتاب
۷ تأثیرات اجتماعی
۸ جستارهای وابسته
۹ یادداشت
۱۰ پانویس
۱۱ منابع
۱۲ پیوند به بیرون
تاریخچه
نوشتار(های) وابسته: هنر معاصر ایران
به نوشتهٔ اِیمن (۲۰۱۴)، بازگشت تدریجی موج دانشجویان ایرانی از خارج به ایران در دهه ۱۹۵۰ و در پس آن ورود اندیشههای هنری نوین به کشور، نخستین جرقههای هنر مدرن در ایران را به راه انداخت. بسیاری از هنرمندان جوان و مطرح آن سالها، از جمله پرویز تناولی، حسین زندهرودی، سیا ارمجانی، و جلیل ضیاءپور، خواهان برپایی مکانی برای ارائهٔ آثار هنرمندان ایرانی بودند. در سال ۱۹۵۸، نخستین دوره از پنج دورهٔ پیش از انقلاب دوسالانههای هنر ایران به مدیریت مهرداد پهلبد، نخستین وزیر فرهنگ و هنر ایران، برگزار شد. اگرچه برگزاری این دوسالانهها با استقبال هنرمندان ایرانی روبرو شد، اما بازهٔ زمانی طولانی میان هر برگزاری ارتباط هنرمندان را با مردم و دولت کمتر میکرد.۳
ایدهٔ ساخت مجموعهای برای نمایش آثار هنر معاصر ایرانی و خارجی در کشور، نخستین بار توسط کامران دیبا، معمار و نقاش و پسرعموی فرح پهلوی، شهبانوی ایران در دورهٔ محمدرضا شاه پهلوی، در گفتگوهای مستمر وی با شهبانو مطرح شد. دیبا در این باره چنین میگوید:
«پس از بازگشت از تحصیلات در خارج، چندین بار با شهبانو در این رابطه صحبت کردم؛ چرا که به باورم هیچ بنیادی در کشور به شکل جدی به جمعآوری هنر نمیپرداخت. ... ایدهٔ اصلی در ۱۹۶۶ شکل گرفت، اما سالها طول کشیدیادداشت ۱ تا پروژه به پایان برسد.»۴
به گفتهٔ فرح پهلوی، علاقهٔ شخصی او به هنر نوین باعث شده بود تا در حکومت شاهنشاهی همسرش، دستگاههای دولتی و اشخاص مجموعهدار را تشویق کند تا به جای خریدن آثار سنتی، پول بیشتری به خرید و نمایش آثار نوین کنار بگذارند.۵ در هنگام بازدید از نمایشگاه کارهای ایران درودی، نقاش نامدار ایرانی، و در پی درخواست درودی از فرح پهلوی برای ایجاد مکانی برای نمایش همیشگی آثار، پهلوی در نهایت مصمم شد تا موزهٔ هنرهای معاصر ساخته شود.۶ این هنگامی بود که افزایش ناگهانی قیمتهای نفت در سالهای دهه ۱۹۷۰ و اوج گرفتن آن در ۱۹۷۵، پول زیادی به خزانه شاه ریخته بود،۷ و او تلاش داشت تا تحت برنامهٔ «تمدن بزرگ»، به نمایش چهرهای نوین از کشور و بالا بردن جایگاه ایران در میان دیگر کشورهای جهان بپردازد. اِیمن استدلال میکند که قرار گرفتن هتل اینترکنتیننتال تهران، موزهٔ هنرهای معاصر، پارک فرح پهلوی (لالهٔ کنونی)، و موزهٔ فرش در کنار هم، همگی تلاشی از سوی شاه برای مدرن کردن تهران و ارائهٔ تصویری شکوهمند از آن بودند.۸
فرح پهلوی در آغاز، طرح ساخت موزهای برای هنر معاصر در تهران را با شاه و امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت، در میان گذاشت. وی پیشنهاد کرده بود که در هنگامهٔ سرشار بودن خزانه، بهترین زمان برای خرید آثار نوین و نیز سنتی و باستانی بود. بنا شد تا بنای دو موزه، یکی برای هنر نوین و دیگری (با نام موزهٔ فرش) برای نمایش آثار سنتی دستبافت ایرانی، در بخشهایی از پارک فرح گذاشته شود.۶ فرح پهلوی همچنین قراردادی با آلوار آلتو، معمار سرشناس فنلاندی، امضاء کرد تا شعبهای از موزه را در شیراز برپا سازد، که به دلیل تأخیر انجام طرح و نیز وقوع انقلاب، طرح ناتمام ماند.۹ دیبا در آغاز مأمور شد تا آثار هنری ارزشمند را از بیرون از کشور تهیه کند. به گفتهٔ آیدین آغداشلو، دیبا تعدادی از آثار مطرح هنر نوین را خریداری کرد و با خود به ایران آورد. در میان آن آثار، کارهای بینظیر و گاه اما کارهای کماهمیتتر به چشم میخوردند.۱۰ آغداشلو همچنین برای مدتی بسیار کوتاه – به فاصله ده روز – به دعوت هوشنگ نهاوندی به عنوان مدیر موزه معرفی شد، اما پس از آن کامران دیبا به ریاست مجموعه گذاشته شد و آغداشلو «مدیر امور فرهنگی و هنری دفتر مخصوص شهبانو» گشت.
دیبا همچنین با کمک همکاران خود آغاز به طراحی معماری موزه بر مبنای اصول نوین و با نگاه به فرهنگ ایرانی کرد. «دفتر مخصوص شهبانو» در آن هنگام هزینهٔ هنگفت ساخت موزه را در اختیار دیبا گذاشت. این هزینه، بالغ بر ۷٫۲ میلیون دلار تنها برای خود ساختمان تخمین زده شده است.۱۱ اگرچه ایدهٔ اصلی ساخت موزه توسط دیبا سالها پیشتر ارایه شده بود، اما تا پیش از تحویل هزینه ساخت از سوی سازمان برنامه و بودجه کشور، ساخت و سازی صورت نگرفته بود. در نهایت در ۱۹۷۶ کار بر روی ساختمان موزه به پایان رسید و در ۱۴ اکتبر ۱۹۷۷، برابر با زادروز فرح پهلوی، موزه با حضور مهمانان ویژهای چون خود شاه و ملکه، نلسن ای. راکفلر معاون پیشین رئیس جمهور آمریکا، تامس مسر رئيس موزه گوگنهایم، و دو ویلد رئیس موزه اشتدلیک آمستردام گشایش یافت.۱۲۱۳ راکفلر در مراسم گشایش موزه آن را «یکی از زیباترین موزههای جهان» و ادامه و تکمیلدهنده موزه گوگنهایم نامید.یادداشت ۲ برای مراسم گشایش، مجموعهای سفارشی از کارهای دنیس اوپنهایم برای فضای بیرونی موزه ترتیب داده شده بود و برنامههای موسیقی سنتی ایرانی در کنار موسیقی کلاسیک به همراه رقصهای محلّی ایران و رقصهای مدرن غربی در درون و محوطهٔ بیرونی موزه اجرا میشدند.۱۱ به گفتهٔ دیبا، شاه خود در مراسم از وی درباره اثر معروف هاراگوچی که به شکل آینه دیده میشد پرسیده بود؛ دیبا به وی پاسخ داده بود که آن به ظاهر شیشه نفت است. شاه که نفت بودن سطح را باور نمیکرد انگشت خود را در حوض کرد و سپس ناچار شد تعداد زیادی دستمال کاغذی استفاده کند تا انگشت خود را از نفت به کار رفته پاک سازد.۱۴
ایدهٔ اصلی تشکیل موزه این بود که بازدیدکنندگان برای دیدن آثار هنری معاصر سدهٔ ۲۰ میلادی تنها به یک موزه مراجعه کنند؛ چرا که در صورت نمایش همهٔ آثار موجود در موزهٔ هنرهای معاصر تهران، بازدیدکننده میتوانست دستِ کم یک اثر از هر هنرمند مطرح این سده را ببیند. دیوید گالووی، متخصص هنری که نخستین نمایشگاهگردان موزه بود، در توصیف آن میگوید: «بازخوردی بسیار گرم و مثبت، تا انتهای کار، از مجموعه به عمل آمد. البته، تلاش ما این بود تا تعادل میان هنر معاصر ایرانی و هنر معاصر غربی درست کنیم».۱۰ گالووی این موزه را «پلی میان شرق و غرب» دانسته است.۱۵
آثار ایرانی و خارجی توسط کارشناسان هنری چون دانا استاین و دیوید گالووی آمریکایی، کامران دیبا، و کریمپاشا بهادری و زیر نظر مستقیم «دفتر مخصوص شهبانو» خریده شدند. پول خرید این آثار از سوی شرکت ملی نفت ایران و سازمان برنامه و بودجه تأمین میشد.۱۶ استاین از جمله کارشناسان هنری خبرهای بود که چندین اثر از پابلو پیکاسو، ژرژ براک، پل گوگن، و جکسون پولاک برای دفتر مخصوص خریداری کرد. او همچنین خریدار اصلی تندیسهای بینظیر موزه، از جمله کارهای ماکس ارنست، آلبرتو جاکومتی، هنری مور، و مارینو مارینی بود؛ آثاری که امروزه بعضی از آنها تشکیلدهندهٔ آثار موجود در باغ تندیسهای موزه هستند.۱۷ کریمپاشا بهادری نیز با رئیسان حراجیهای هنری معتبر کریستی و ساتبی و نیز گالری ارنست بیلر در سوئیس دیدار کرده بود و پس از گزینش آثار، با نظارت دفتر مخصوص آنها را خریداری میکرد. پس از وی، کامران دیبا روند گزینش را به دست گرفت.۶ به گفتهٔ دیبا، در هنگام مدیریت وی بر مجموعه (۱۹۷۶ تا ۷۸)، خود وی ۳٬۶۰۰٬۰۰۰ دلار برای آثار هنری غربی و ۹۶٬۰۰۰ برای آثار ایرانی پرداخت کرد. او خود اطلاعی از دیگر مبلغهای پرداختشده برای خرید آثار هنری در غیر از زمان مدیریت خود نداشته است.۱۲
هیئت مدیره آغازین موزه را فاطمه فرمانفرماییان، علی لاجوردی، کریم امامی، شهردار وقت تهران، مهدی کوثر، و داریوش مهرجویی تشکیل میدادند.۱۸
در جریان انقلاب
گالووی میگوید هنگامی که در سال ۱۹۷۹ ایران دستخوش شورش و ناآرامی شد، وی برای واپسین بار از موزه دیدن کرد. او نقاشی از تام وسلمان از مجموعهٔ نامدار Great American Nude وی را به یاد میآورد که نگارهای از «زنی آمریکایی برهنه با پستانهای بزرگ صورتیرنگ» بود. پس از وقوع انقلاب، یکی از کارمندان موزه برگهای را از نقاشی آویزان دید که در زیر قاب چپانده شده بود و بر رویش نوشته بود: «دفعهٔ بعد به جای این برگه یک بمب خواهد بود!». گالووی بعدها نمایش این اثر و نیز اثر زن ۳ از دکونینگ را اشتباه دانست.۱۰
گالووی در اوایل ۱۹۷۸ میلادی و تنها یک سال پیش از انقلاب از سمت خود کنارهگیری کرد و کامران دیبا نیز در اکتبر همان سال به کارکنان موزه اطلاع داده بود که به دلیل بیماری ایران را ترک خواهد کرد. تا ۱۶ ژانویهٔ ۱۹۷۹ که شاه و خانوادهاش ایران را ترک کردند، کمتر کسی از بنیانگذاران اصلی موزه در ایران باقیمانده بود.۱۹
با بالا گرفتن راهپیمایی و درگیریهای خونین خیابانی، کارکنان موزه آثار موجود در آن را به زیرزمین ساختمان – که در آن هنگام به عنوان پناهگاهی موقت در نظر گرفته شده بود – منتقل کردند. آغداشلو در این باره میگوید:
در آغاز انقلاب کسی نمیدانست چه اتفاقی پیش خواهد آمد. پس تنها کاری که کردند آن بود که زمین را بکنند. چیزی همچون مجموعه درسدن در جریان جنگ جهانی دوم که همه چیز را در غارها نگاه داشتند؛ مشابه چنین چیزی در لوور انجام شد. این چیزها پدید میآید. مهم این است تا بتوان آثار را امن نگاه داشت. آنها در انجام چنین کاری موفق شدند.۱۰
به گفتهٔ گالووی، هنردوستی مردم ایران و فرهنگشان مانع نابودی آثار موزه در جریان انقلاب شد. به باور او عشق به زیبایی، ابراز هنرمندانه، تزئین، طراحی، و رنگ در ایرانیان آنگونه بوده است که گویی «در شکلی خندهدار، مجموعهای که آثار اندی وارهول و روی لیختنشتاین را در خود جای داده باشد، بیتردید در چنان فرهنگی ریشه دارد.»۱۰ به گفتهٔ آیدین آغداشلو، در سختترین روزهای انقلاب، مردم از موزه در برابر تجاوز دفاع میکردهاند. مهدی کوثر – رئیس دانشکدهٔ معماری دانشگاه تهران که در آن هنگام مدیر موزه شده بود – فهرستی از آثار موزه تهیه کرد و کمک کرده بود تا آثار در زیرزمین مجموعه پاسداری شوند.۲۰ کوثر که واپسین مدیر موزه پیش از انقلاب بود توانست همه کارهای هنری را به خوبی در زیرزمین قرار دهد تا در نهایت در واپسین روزهای فوریه ۱۹۷۹ و اندکی پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، مدیریت موزه را به نیروهای پاسدار انقلاب – که از سوی آیتالله خمینی مأمور پاسداری از گنجینههای کشور شده بودند – سپرد.۱۴
با این حال همهٔ آثار نیز نتوانستند دوران انقلاب را سپری کنند. پس از وقوع انقلاب در کشور، پرترهای از فرح پهلوی که توسط وارهول در سال ۱۹۷۷ میلادی کشیده شده بود با چاقو تکهتکه شد و تندیسی از بهمن محصص، که غیراسلامی و تحریکآمیز متصور شده بود، شکسته شد.۶ بسیاری از آثار هنری، از جمله تندیسهای اعضای خاندان پهلوی که در کاخهای حکومت شاهنشاهی در سراسر کشور – از جمله کرمان و مازندران – نگاه داشته میشدند، توسط انقلابیون نابود شدند.
پس از انقلاب
پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، موزهٔ هنرهای معاصر بر خلاف بسیاری دیگر موزههای ایران تنها دورهٔ تعطیلی کوتاهی به خود دید. به گفتهٔ ایمن، تاریخچهٔ موزه پس از رویدادهای منجر به و پس از انقلاب – که با تلاش حکومت اسلامی نوپا برای زدودن یادگارهای خاندان پهلوی در ایران همراه بود – در میان دیگر نهادهای همچون خود استثناء به شمار میرود.۲۱ پس از رویدادهای بهمن ماه ۱۳۵۷ که منجر به سرنگونی حکومت شاهنشاهی در ایران شد، موزه به مدت دو هفته تعطیل شد و سپس با بازگشت بدنهٔ اصلی کارکنان، تا ۶ ماه به فعالیت خود در پشت درهای بسته بر روی بازدیدکنندگان ادامه داد تا آنکه پس از تشکیل نهادهای هنری جدید و تغییر مدیریت، دوباره درهای خود را باز کرد.۲۲ از این هنگام به بعد بسیاری از آثار غربی موجود در موزه برچسب «غیرقابل نمایش» خوردند و از دیدگان همگانی پنهان شدند. تعدادی از آثار که نمایشدهندهٔ برهنگی بودند نیز باعث برانگیختن واکنش مسئولان حکومت جمهوری اسلامی شدند. این آثار حتی برای نمایش به کشورهای دیگر قرض داده نمیشدند.نیازمند منبع با این حال، در دههٔ ۱۹۹۰ میلادی تعدادی از آنها برای نمایش به موزههای غربی فرستاده شدند.۲۳ نخستین نمایشگاه پس از انقلاب موزه، باعنوان «سیر تحول هنر ایران؛ از قدیمیترین ایام تا کمالالملک» به نمایشگاهگردانی آیدین آغداشلو برگزار شد.
در سالهای آغازین پس از انقلاب، نمایشگاههای گوناگونی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب در موزه برگزار شدند. در این نمایشگاهها آثاری از هنرمندان انقلابی و «متعهد» و همچنین آثاری از هنرهای سنتی مانند خوشنویسی و نگارگری به نمایش درمیآمدند.۲۴ این روند تا چندین سال ادامه داشت تا اینکه موزهٔ هنرهای معاصر اقدام به برگزاری نمایشگاههای منظم دوسالانه و سهسالانه نمود. نخستین نمایشگاه دوسالانهٔ نقاشی ایرانی در پاییز ۱۹۹۱ (۱۲ سال پس از انقلاب) با سازماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در موزه برگزار گردید.یادداشت ۳ هدف از برگزاری این نمایشگاه، بنا بر کاتالوگهای آن، «بهبود کمی و کیفی هنر نقاشی و ایجاد فضایی رقابتی در میان هنرمندان به منظور کشف و حمایت از استعدادهای جوان» عنوان شده بود.۲۵ بیشتر آثار انتخابی در این نمایشگاه آثار دارای مضامین ایرانی–اسلامی بودند. بخشی از نمایشگاه نیز «فلسطین» نامگذاری شده بود.۲۶ موزه در طول دوسالانهٔ نخست، کنفرانسی را با محوریت «هویت فرهنگی و هنری» برگزار نمود. هویت فرهنگی و هنری از مباحثی بود که پیش از انقلاب نیز بدان پرداخته شده بود؛ وانگهی همایش اینبار بر جنبههای انقلابی، اسلامی و سنتی فرهنگ متمرکز شده بود و مسئولان امیدوار بودند که بتوانند هنری اسلامی را ارائه نمایند. در سال ۱۹۹۳ دومین دوسالانه با رویکردی میانهروتر برگزار گردید. از این تاریخ دوسالانهٔ مجزایی به نمایش آثار مینیاتور اختصاص یافت.۲۷
تا ۱۵ سال پس از انقلاب، موزه نزدیک به ۱۵ مدیر جدید بر خود دید و هدف خود را از نمایش آثار هنر نوین، به کمک به «پشتیبانی از آرمانهای انقلاب» تغییر داد.نیازمند منبع به گفتهٔ اِیمن، موزه در این هنگام تبدیل به یک گالری برای نمایش آثار جنگی مربوط به جنگ ایران و عراق شده بود و تصویرهای کشتهشدگان و نیز کارهای هنرمندان انقلابی فلسطینی و مکزیکی به نمایش در میآمدند. این دورهای از تاریخ موزهٔ هنرهای معاصر بود که میتوان آن را «دوره ارزشهای انقلابی» نامید. مدیران موزه در این دوره از سوی ارشاد منسوب میشدند و اغلب تحصیلات در یا آشنایی با هنر نداشتند.۲۲
نقطهٔ تحول در مدیریت و رویکرد موزه، انتخاب محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور در سال ۱۳۷۶ بود. انتخابات ۱۳۷۶ و روی کار آمدن اصلاحطلبان ایران باعث شد تا اندیشههای آزادیخواهانه و لیبرال در محیط هنری بیشتر پیگیری شوند و خاتمی – که خود پیشتر وزیر فرهنگ در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی بود – علیرضا سمیع آذر را به مدیریت موزه برگزیند. سمیع آذر که در میان سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۴ مدیر این موزه بود، تحصیلکردهٔ بریتانیا و دارای مدرک دکترا در رشتهٔ معماری بود که بر خلاف مدیران پیش از خود ارزش بسیاری به نمایش آثار موجود و همچنین آثار هنرمندان ایرانی – که چه بسا همسو با حاکمیت نبودند – داد.۲۸
موزهٔ هنرهای معاصر پس از انتخابات ۱۳۷۶، به مهمترین ارگان مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل شد. موزه از این تاریخ بطور فعال و نظاممند به برگزاری سمینارها، نمایشگاهها و دوسالانهها پرداخت. هنرمندان نوسنتگرا و برخی از بزرگان جنبش سقاخانه، مانند حسین زندهرودی، مسعود عربشاهی، محسن وزیریمقدم، منصوره حسینی، بهجت صدر و پرویز تناولی – که بعضی گاه پس از انقلاب ارتباطشان را با جامعهٔ هنری ایران قطع کرده بودند – اکنون برای برگزاری نمایشگاه یا شرکت در سمینارها به موزه دعوت میشدند و آثارشان در سری نمایشگاههای پیشگامان هنر مدرن ایران به نمایش در میآمدند. در این زمان موزه فعالیتهای خارج از کشورش را نیز افزایش داد و به برگزاری نمایشگاههایی در اروپا، آمریکا و آسیا پرداخت.۲۹ موزه در این هنگام با نمایش کارهای نقاشی، طراحی گرافیک، و مجسمهسازی توانست مخاطبان خود را گسترش دهد و هنرمندان نامدار بینالمللی ایرانی چون عباس کیارستمی، آیدین آغداشلو، و فرح اصولی در آن به برگزاری نمایشگاه در کنار هنرمندان جوانتر پرداختند.۲۸
در سال ۲۰۰۵ میلادی و پس از نزدیک به ۳۰ سال از وقوع انقلاب، نمایشگاهی بزرگ از آثار ممنوعهٔ این مجموعه برای متخصصان هنری برگزار شد. البته تعدادی از آثار نامدار، از جمله «گابریل با پیراهن باز»یادداشت ۴ از رنوار و گذر ۲یادداشت ۵ از جانز،۳۰ در این نمایشگاه به نمایش در نیامدند. همچنین، پس از آنکه مسئولان تابلویی سهلتی از فرانسیس بیکن با نام «آرمیدن دو نفر بر تخت، در حضور دیگران»یادداشت ۶ را مظنون به داشتن تم همجنسگرایانه تشخیص دادند، نامهای رسمی به برگزارکنندهٔ موزه فرستاده شد تا لت میانی اثر را از نمایش به در بیاورد.۲۳ این نمایشگاه که با نام «جنبش هنر مدرن» نامگذاری شده بود با تلاش مسئولان موزه و پشتیبانی مستقیم خاتمی تشکیل شد و نخستین باری به شمار میرفت که تعدادی از آثار اندی وارهول، ونسان ون گوگ، تولوز لوترک، و سالوادور دالی پس از انقلاب به نمایش گذاشته میشدند. سمیع آذر توانست مسئولان حکومتی را قانع کند تا آثار مجموعه را به شکل کامل در معرض نمایش متخصصان هنری داخلی و خارجی قرار بدهند. نمایشگاه به مدت ۵ ماه ادامه داشت و استقبال بسیار گستردهای از آن صورت گرفت. با این حال، پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد، سمیع آذر کنارهگیری کرد و آثار برای بار دیگر به زیرزمین فرستاده شدند.۹۱
معماری
نورگیرهای طراحیشده به شکل بادگیرهای ایرانی، نور بیرون را به درون فضاهای درونی و گالریهای مجموعه هدایت میکنند.
ساختمان موزهٔ هنرهای معاصر از جمله نمونههای معماری نوین در ایران به شمار میرود. در این سازه، معماری سنتی ایران و مفاهیم فلسفی در کنار عناصر مدرن بهره گرفته شدهاند. طراحی و معماری این سازه به دست کامران دیبا معمار ایرانی انجام گرفت که عناصر معماری سنتی ایران، همچون هشتی، چهارسو، و گذرگاه را در طراحی آن قرار داد.۳۱ به گفتهٔ کامران دیبا، معماری نوین موزه را همانندی در هیچیک از کشورهای عرب و مسلمان، از جمله مصر و ترکیه، نمیتوان یافت.۱ دیبا ایدهٔ طرح موزه را از کارهای لو کوربوزیه و فرانک لوید رایت وام گرفت و در طراحی محتوا و بخشهای لازم آن به موزه هنرهای مدرن نیویورک نیز چشم داشت.۳۲ دیبا همچنین از آثاری از خوسپ لوئیس سرت همچون فونداسیون مگ در طراحی سازه و نیز آثار لوئی کان که دارای عرفان نهادینه در خود بودند، بهره گرفت.۳۳ تعدادی از مجسمههای برنزی پرویز تناولی به سفارش دیبا برای این مجموعه ساخته شدند و در محوطهٔ اطراف آن تعبیه گردیدند. به گفتهٔ دیبا، طراحی فضاهای درونی موزه توسط وی به گونهای صورت گرفت تا «ارتباط میان انسانها و فعالیتهای آنان با هم» را تقویت کند. فضاهای باز و راهروهایی که به آرامی در فضای موزه چرخیده و به گالریها میرسند به درستی چنین فضایی را فراهم کردهاند.۳۴
ساختمان موزه از سنگ و بتون ساخته شده و روی هم رفته (به همراه باغهای اطرف) ۸۵۰۰ مترمربع مساحت دارد. مساحت سطح کلی دیوارهای موزه نزدیک به ۲۵۰۰ مترمربع است.۳۱ خود موزه بالغ بر ۵۰۰۰ متر مربع مساحت دارد و ساخت آن ۹ سال طول کشید. محوطهٔ موزه دارای دو ورودی است که یکی در سوی پارک لاله قرار گرفته و خدماتی به شمار میرود، و دیگری ورودی اصلی که از سوی خیابان کارگر در غرب سازه قرار دارد. ساختمان خود موزه در جنوب بستر طرح، و باغ مجسمه – که محیطی گسترده و چمنکاری شده است – در شمال آن قرار دارد.۳۲
نمای بیرونی ساختمان با الهام از بادگیرهای مناطق حاشیهٔ کویر ایران ساخته شده است. به گفته دیبا، به دلیل آنکه وی بودجهای در اختیار نداشت تا به دیدار موزههای مختلف جهان برود، آرامآرام توجهش به یافتن سبکی معماری محلی جلب شد و بهترین نمونههای چنین سبکی را در پشتبامهای گِلی و گنبدهای شهرهای کویری ایران پیدا کرد.۳۳ طاقهای مرسوم روستایی و نورگیرهای برگرفته از بادگیرهای کویری نقش نوعی هدایتکنندهٔ نور فضای بیرون به درون مجموعه را بازی میکنند. اگرچه در گذشته پنجرههای تعبیهشده در انتهای «بادگیر» این طاقها، نقش انتقالدهندهٔ جریان باد و تهویه را در ساختمان داشتند، اما امروزه دیگر باز نمیشوند و تنها به فضاهای درونی روشنی میبخشند.۳۱ بنا نسبت به خیابان اصلی به اندازهٔ ۴۵ درجه چرخیده است و به جز چهار نورگیر فراز ورودی، دیگر نورگیرها همگی به سوی شمال شرق قرار دارند.۳۵
انتهای شیبراه و اثر آینهمانند هاراگوچی
ساختمان موزه از دو بخش کلی، مجموعهای از فضاهای بسته و حیاط میانی، تشکیل شده است. درون ساختمان و در فضای بسته آن، مسیری مارپیج و صورت چرخشی طراحی شده است که افراد با پیمودن مسیری با شیب اندک، به سوی پایین راهنمایی میشوند. این مسیر مارپیچ داخلی در تضاد با نمای بیرونی، حالتی کاملاً نوین دارد.۳۱ مارپیچ دارای هفت فضا یا گالری (نگارخانه) اصلی است. فضای نخست سرسرای اصلی ساختمان است که «گالری شماره یک» خوانده میشود. این گالری به آرامی به گالری پس از خود متصل میشود و بازدیدکننده را به درون زمین میبرد.۳۵ گالریهای مجموعه دارای طرحهای به نسبت همانند هستند. اما گالریهای یک و پنج – که محور اصلی ساختمان موزه را میسازند – با دیگر گالریها متفاوتند. اتصال هر گالری به گالری پس از خود توسط شیبراهههایی با شیب ملایم صورت گرفتهاند که با هماهنگی کامل با گالریها ساخته شدهاند.۳۵
نمای موزه از بالا در نخستین سالهای گشایش.
طراحی فضاهای بسته به گونهای است که گالری شمارهٔ یک یا همان سرسرای اصلی، نقطهٔ آغاز و پایان بازدیدکننده خواهد بود. این سرسرا، قاعدهای از هشتضلعی نیمهمنظم و تاقی بلند دارد که در بالای آن نورگیر سقفی بزرگ و چهاربادگیره قرار دارد. دیبا در طراحی این سرسرا اهمیت زیادی به فضای میانی و ارتباط آن با ورودی و زنجیرهٔ گالریهای دیگر، همچنین ارتباط با کتابفروشی و رستوران مجموعه داده است.۳۵ ارتباط سرسرای اصلی با پایینترین سطح موزه توسط فضای تهیِ میانی و شیبراههٔ مارپیچ صورت گرفته است. در پایین مارپیچ و در دل هشتی، اثری مدرن از هنرمند ژاپنی نوریوکی هاراگوچی با نام ماده و فکر قرار دارد که ترکیبی از روغن و پولاد است.۳۱ این اثر، که در ایران ساخته شده است، همانند حوضخانههای ایرانی است و به دلیل ویژگی انعکاسی این ترکیب، بازدیدکنندگان آن را به شکل آینهای بزرگ میبینند.۱۴
فضاهای باز و حیاط میانی موزه شکلی نامنظم دارند. حیاط میانی در امتداد شمال–جنوب و عمود بر محور ورودی موزه کشیده شده است و شکل آن برآمده از پس و پیشنشستگیهای حجم گالریها. گالریهای شماره یک و پنج، دو در ورودی شیشهای به این حیاط دارند. از آنجا که گالریها خود به تدریج پایینتر میروند، حیاط میانی نیز ترازهای گوناگون دارد و دارای سکوهای با ارتفاع مختلف و پلههایی است که آن سکوها را به هم پیوند میدهند. در وسط سکوها و در میان پلهها، حوضی چهارگوش قرار دارد که بر محور اصلی حیاط واقع شده است.۳۶
دیوارهای ساختمان موزه، بسته و کمروزنه هستند و شکلی دژمانند از حجمها توپر و سنگین را تشکیل دادهاند. مصالح به کار رفته در نمای ساختمان سنگهای بادبر نارنجی و بتون هستند. این سنگهای بادبر به آن دلیل انتخاب شدهاند تا نما را سنگین و سنتی نشان داده و به آن شکل تاریخی دهند. بخش مدور نورگیرها با ورقههای مسی پوشانده شده است و شیشههایی که در انتهای نورگیرها قرار دارند دارای رنگ تیره هستند. دیوارهای سنگی با بتن قاببندی شدهاند و رنگ متمایل به کرم این بتن و ترکیب آن با سنگهای لاشه باعث پدید آمدن رنگ و بوی معماری کاهگلی کویری ایران شده است
